این روزهای ما ....
روز شنبه 1392/11/19ساعت 4 بعدازظهر رفتم مطب دکتر افسری که چون خیلی شلوغ بود برگشتم خونه وساعت 7 دوباره من وبابایی رفتیم برای چکاپ ماهانه که خوشبختانه همه چی خوب بودوکلی هم به خاطر سونویی که زودتر از موعدانجام داده بودم خندید که چقدر عجله داشتم برای تعین جنسیت ویه سونو اضافه رفتم .دل دردم هم ناشی از یه مقدار مختصر عفونت ادراری بود که یه بسته قرص سفکسیم برام نوشت ویه آزمایش غربالگری که قبلش باید سونو بدم ،البته خانم دکتر گفت: قبلش برو آزمایشگاه که اگه دیر نشده بود آزمایش رو انجام بده، منم باخاله نرگس تماس گرفتم وگفت: اگه تونستی همین امروز بیا تا فرصت از دست نره باباهم مرخصی ساعتی گرفت ومنو اول برد برای شبکه بهداشت برای تشکیل پرونده که اونم گفت :حتما باید برای هفته 18 بارداری یه سونو بیاری وبعد رفتیم آزمایشگاه که خوشبختانه با توجه به سونوی قبلی که هنوز 10 روز بیشترازش نگذشته بود دیگه نیازی به سونوی جدید نبود وهمون موقع هم نمونه ازمایش رو گرفتن واینجور که میگفتن تا هفته 20 بارداری میشه ازمایش غربالگری رو انجام داد که سن بارداری من 17هفته و3 روز بود وهزینه ازمایش هم 177400تومان شد،اینم فقط جهت اطلاع دوستان مبلع رو ذکر کردم تا اگه کسی خواست آزمایش غربالگری انجام بده بدونه هزینه اش چقدر میشه .
بعد از ظهرش هم با عمه فرشته وزن عمو صفورا رفتیم دیدن نی نی خاله مهین همسایه خونه بابایی که دوست مامان هم هست که بعداز 9 سال نازایی خداروشکر یه دختر ناز وخوشگل به اسم ثنا به دنیا آورده .
عصر روز چهارشنبه ساعت 6 رفتیم برای سونوی هفته 18 که خانم دکتر بهزادی گفتن رشد نی نی مون خیلی خوب بوده خدا روشکر. بازم برای اطمینان ازشون جنسیت رو پرسیدم که خوشبختانه تاکید کردن که دختره واز این به بعد تکلیفمون برای سیسمونی روشنه .
واما از قبل هم قرار شد به مناسبت دختر بودن نی نی مون همه اقوام رو برای شام دعوت کنیم که دیدم از پس همه کارها برنمیام وخیلی لازم نیست به خودم فشار بیارم واسه همین من وباباتصمیم گرفتیم که یکی یکی همه رو دعوت کنیم وقرعه به نام خونه عمه فرشته افتاد که اولین مهمان ما بودن که صبح پنج شنبه بهشون زنگ زدم وبرای شام دعوتشون کردم شب خیلی خوبی داشتیم.
داداشی هم که قبلا با پول پس اندازش یه زنجیر طلا خریده بود وقتی مطمئن شد داره خواهر دار میشه زنجیر رو ازمامان پس گرفت و گذاشت توی کمد خودش که هدیه به خواهرش بده وهر روز یه اسم انتخاب میکنه وروز بعد پشمون میشه فعلا هم برای اسم قرار شده تا وقتی که به دنیا نیومده اسمش رو فاطمه بزاریم تاسر فرصت یه اسم مناسب پیدا کنیم که متاسفانه من وباباتوی این یه مورد هنوز نتونستیم به توافق برسیم .